لوئی دبوربن دوک د. پسر کنت دتولوز. مولد رامبویه بسال 1725م. و وفات در سنۀ 1793م. بود. وی پدر شوهر مادام لام بال و پدرزن فیلیپ اگالیته و حامی فلریان است
لوئی دُبوربُن دوک دُ. پسر کنت دُتولوز. مولد رامبویه بسال 1725م. و وفات در سنۀ 1793م. بود. وی پدر شوهر مادام لام بال و پدرزن فیلیپ اِگالیته و حامی فلُریان است
دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان. این ده در 15 هزارگزی شمال باختری راه مالرو عمومی واقع و ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری که سکنۀ آنجا 443 تن میباشد. مذهب این سکنه شیعه و زبانشان ترکی است. آب آنجا از چشمه سار و محصول آن غلات و انگور است. شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم و گلیم بافی میباشد. راه مالرو است. این ده راخان تمر نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان سجاس رود بخش قیدار شهرستان زنجان. این ده در 15 هزارگزی شمال باختری راه مالرو عمومی واقع و ناحیه ای است کوهستانی با آب و هوای مناطق سردسیری که سکنۀ آنجا 443 تن میباشد. مذهب این سکنه شیعه و زبانشان ترکی است. آب آنجا از چشمه سار و محصول آن غلات و انگور است. شغل اهالی زراعت و قالیچه و جاجیم و گلیم بافی میباشد. راه مالرو است. این ده راخان تمر نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیای ایران ج 2)
نام یکی از فرماندهانی است که اولجایتو برمیسرۀ لشکر خود در لشکرکشی بجانب شام تعیین کرد. امیر اولجایتو در سنۀ 712 هجری قمری بقصد قشلاق از سلطانیه عازم شد و از بغداد لشکری بجانب شام کشید امیر اعظم امیرجوبان را منقلای لشکر تعیین فرموده و میمنۀ لشکر امیرسیونج و امیر تیمورتاش و امیرسوتای و امیرعلی پادشاه و امیر قورمشی الساق و توقاالدرجی بود و برمیسره امیر ایرنجین و امیرحسین اندجانی و امیر طغان و امیر خان تیمور وبور کوچک قرار داشت. (از ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 53)
نام یکی از فرماندهانی است که اولجایتو برمیسرۀ لشکر خود در لشکرکشی بجانب شام تعیین کرد. امیر اولجایتو در سنۀ 712 هجری قمری بقصد قشلاق از سلطانیه عازم شد و از بغداد لشکری بجانب شام کشید امیر اعظم امیرجوبان را منقلای لشکر تعیین فرموده و میمنۀ لشکر امیرسیونج و امیر تیمورتاش و امیرسوتای و امیرعلی پادشاه و امیر قورمشی الساق و توقاالدرجی بود و برمیسره امیر ایرنجین و امیرحسین اندجانی و امیر طغان و امیر خان تیمور وبور کوچک قرار داشت. (از ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 53)